نازدار ما،محمدرهامنازدار ما،محمدرهام، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 25 روز سن داره

❤❤محمدرهام هستی مامان وبابا❤❤

2ND BIRTHDAY

1391/11/15یکشنبه       بعد از دوتا جشنی که به بهونه دوسالگیم گرفته شد نوبت جشن اصلی رسید یعنی سالروز دقیق میلادم،به قول بزرگان تا سه نشه ،بازی نشه.     مامان نوشت:     دست بزنید شادی کنید تولده باز جشن وسروروخنده از نو شده آغاز رسیده بازتولدگل پسرما نگاه کنید که مثل یک غنچه شده باز                                              &...
29 بهمن 1391

تولد دوسالگی باتم کارز

مامان نوشت: سلام به روی ماه تک تکتون همتون رو از راه دور میبوسم وخوشحالم که دوستان وفادار ومهربونی مثل شماها دارم. دیر اومدم اماااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا راستش تازه دیشب بعد از یک هفته اونم با زور اومدیم خونه خودمون ،بعد از تولد خونه مامانم اینا بودیم به چند دلیل اولیش خستگی ودومیش از شیر گرفتن شاهزاده کوچولومون. خلاصه گزارش این چندروز سه شنبه :جشن تولد چهارشنبه وپنجشنبه:بیهوشی بعد از تولد جمعه:تولد دسته جمعی فرشته های بهمن شنبه:بازم بیهوشی یکشنبه:تولد اصلی محمدرهام جون دوشنبه :بیهوشی اساسی والان درخدمت شما عزیزان بفرمایید ادامه مطلب ...
29 بهمن 1391

بزرگمرد کوچک

سلام نازدارمن،سلام دلدارمن خوبی خوشگلم؟؟؟؟ نمیدونم از کجا بنویسم از چی بگم؟؟از بغضی که تو گلومه؟؟؟از لحظه اولین ارتباط تغذیه ای؟؟؟؟نمیدونم!!!!!     چه زود گذشت،انگار همین دیروز بود که به دنیا اومدی وتوی چشمام نگاه کردی،ماه من تو یادت نیست ولی من هیچ وقت یادم نمیره اون لحظه ای رو که خانم پرستار گذاشتت بغلم تا بهم شیر دادن رو یاد بده،حلاوت وشیرینی اون حس قابل توصیف نیست،علاوه بر اون حس قشنگ یک استر س هم داشتم    اگه نخوره چی؟؟؟؟؟اگه شیر خشکی بشه چی؟؟؟؟؟نه!!!!!!نباید اینطوری بشه،پسرم باید از شیره وجودم وروزی که خدا بهش داده استفاده کنه ،تا در آینده سالم وقوی وباهوش باشه،یعنی شیر من کفاف شکم...
27 بهمن 1391

بازی وبلاگی

سلام ودرود بی پایان ابتدا از شقایق نازنینیم مامان محمدارشان گل ممنونم که منو به این بازی دعوت کرد واز راه دور خودش وماه پسرشو میبوسم. چرا وبلاگ مینویسم ودوستش دارم؟؟؟؟؟؟ راستش من از قبل از بارداریم یه همچین تصمیمی داشتم ولی به دلیل بارداری سخت وزایمان سختتر از اون واسباب کشی این جریانات تا شش ماهگی پسرم به تعویق افتاد ولی به هر حال الان خوشحالم چون: 1-وب خاطرات تصویری روثبت میکنه واین مزیت بزرگی نسبت به دفتر خاطراته.     2-همیشه دردسترسه یعنی هرجا نت باشه خاطراتتم همراته.     3-مثل دفتر خاطرات صفحاتش پر نمیشه وهمیشه قابلیت به روز رسانی داره.     4-مکانی برا...
23 بهمن 1391

شیرین تر از عسل 5

سلام  به روی ماه تک تکتون مامانی حسابی مشغول کارای تولدمه،طراحیها رو انجام داده وداره مونتاژشون میکنه ،عکاس وفیلمبردار رو هماهنگ کرده لباس منو وبابایی رو آماده کرده ،خریدای دسر وشام رو همراه بابایی انجام داده  وکلی کار انجام داده ونداده روی سرش ریخته که البته همکاریهای همسرانه ی مهربان پدرم خیلیییییییییی به مامانم روحیه وامید داده ومیده ومن از جفتشون ممنونم. جشن تولدم رو امسال 5روز زودتر برپا میکنن یعنی روز میلاد مسعود حضرت محمد (ص) وبدینوسیله یکی از کادوهام که هر سال توی این روز عزیز بهم میدادن میپره حالا اینکه توی دی ماه من وبابایی کلا مریض بودیم وچقدر اذیتش کردیم وهنوزم خوب نشدیم بماند،علت آپ شدن امروز وب...
3 بهمن 1391

من وکیان

سلام وروزخوش وخیرمقدم به همه عزیزان این پست رو قرا بود خاله سمیه(مامان کیان) بنویسه ولی به دلیل بهتر بودن عکسهای مامان سمانه ،مامانی مینوستش. واقعا عکاسی از ما وروجکها کار سختیه!!!!!!!!!!!!!! شنبه 23دیماه که مصادف با رحلت رسول اکرم وامام حسن بود رفتیم خونه خاله ی مامانم(مامانی کیان)که هر ساله نذری دارن. اینم عکسهامون تو هم اومدی پیشم؟؟؟؟؟؟بیا کفگیر،ملاقه بازی کنیم!!!!   مامان اومد بالا سرم ،با ملاقه بزنه سرم،خودم زدم توی سرم (بنده خدا مامانم) میخواستم با این ملاقه به به بذارم دهن کیان ولی مامانم نذاشت،عجباااااااااااا کیان بشین توی این آبکش،اصلا هم نترس...
1 بهمن 1391
1